تکامل همراه
هم آهنگی تغییر گونه های که در یک محیط زندگی می کنند و با هم ارتباط نزدیک دارند ، تکامل همراه نامیده می شود.مثال هایی از تکامل همراه در زیر ذکر شده است.
گرده افشانی گل ها
گلهای بسیاری ازگیاهان خصو صیاتی را نشان میدهند که این خصوصیات در نتیجه پاسخ های تکاملی به حشرات ، پرندگان یا سایر جانورانی است که آنها را گرده افشانی می کنند.در اغلب موارد، ساختار گل میتواند بازگو کنندۀ اندازه و شکل گرده افشان یا قسمتی ازبدن آن باشد.
تکامل همراه گلهای گیاه«یوکا»با«بیدهای یوکا»از جمله این نمونه ها هستند .بیدهای یوکا، قطعات دهانی ویژه ای دارندکه برای جمع آوری و حمل دانه های گردۀ یوکا اختصاص یافته اند .هنگامی که«بید»،یک گل یوکا را ملاقات می کند کیسه ای از دانه های گردۀ آن را در فرورفتگی روی کلاله گل قرار میدهد و بدین ترتیب تشکیل دانه ها را تضمین می کند. پس از آن، بید ماده تخم هایش را داخل هر گلی که ملاقات می کند می گذارد.وقتی نوزادان بید از تخم بیرون می آیند از دانه های درحال نمو گیاه تغذیه می کنند اما آنها هرگز همۀ دانه هارا نمی خورند و تعدادی از دانه ها قادر به ادامه حیات و تشکیل گیاه جدید خواهند بود .
مثال دیگر از تکامل همراه ، مرغ های مگس (پرندۀ شهد خوار) و گل هایی است که توسط مرغ های مگس (پرندۀ شهد خوار) گرده افشانی می شوند.این مثال،نمونه ای کلاسیک ( منظم) از تکامل همراه گونه های مرتبط ،به طور همزمان و به دنبال تغییرات دیگراست.مرغهای مگس ازپرندگانی تکامل حاصل کرده اندکه منقاری کوتاه داشته اند و نمی توانسته اندبه حالت معلق،از گلها تغذیه کنند.این پرندۀ اجدادی،منحصراً از حشراتی که از هوا می گرفته ، تغذیه می کرده است، و به مرور زمان طی دوره های تکامل، پرندگان اجدادی تغییراتی پیدا کردند تا بتوانند از شهد گل هایی خاص تغذیه کنند و لذا آن گلها نیز دچار تحولاتی شدند که گرده افشانی آنها توسط این پرندگان انجام شود .
به عنوان مثال منقار پرنده به تدریج طی تکامل ،بلندتر شد و جام گل های تکامل یافته باآنها نیز به شکل لوله ای بلند در آمد تا به تغذیه این پرنده اختصاص یابد ، غذای پرنده به تدریج از حشرات به شهد گل تغییر یافت و همزمان ، گل ها توانایی تولید شهد بیشتر را کسب کردند ، پرنده به تدریج به سمتی تکامل یافت تا بتواند به حالت معلق (بدون نشستن روی گل و توقف)از شهد آن تغذیه کند و گلها نیز در جهت این تغییر ،حالت مسطح خود را از دست دادند و بدین ترتیب دیگر محل مناسبی برای فرود حشرات و تغذیه آنها از شهد این گل ها نبودند ، گلها به تدریج شروع به تکامل رنگ قرمز درخود نمودند و به رنگ قرمز درآمدند و بدین ترتیب زنبورها (وسایر حشرات ) چون نسبت به رنگ قرمز کوررنگ هستند به جای تغذیه از شهد این گلها به گلهایی روی آوردند که به رنگ های دیگر ( مثلا زرد ، بنفش یا...) بودند ،مرغ مگس نیز به تدریج طی دورۀ تکاملی خود آموخت که گل های قرمز رنگ ،شهد بیشتری دارند و تغذیه خود را مختص به آنها نمود .این سلسله تغییرات تدریجی وعکس العمل های تکاملی به خوبی نشان می دهند که مرغهای مگس و گلهایی که توسط آنها گرده افشانی می شوند به طور توام و در ارتباط با یکدیگر تکامل پیدا کردند .
نمونه ای دیگر از تکامل همراه بین گیاه و گیاه خوار را در« کرم صد پای تار عنکبوتی زردک وحشی» با«زردک وحشی» می بینیم . زردک وحشی گیاهی از خانوادۀ هویج است و دربافتهایش دارای گروهی از مواد شیمیایی به نام «فورانو کومارینها» است . این ترکیبات سمومی شیمیایی هستند که توسط نور فعال می شوند و تحت اثر پرتوفرابنفش، بسیار سمی می گردند . حشراتی که ازبرگهای این زردک تغذیه می کنندازبین می روندیانموآنهامتوقف می شود، ولی کرم های صدپای تارعنکبوتی که لاروهای یک نوع شب پره ازخانواده Oecophpridae هستندطی دوران تکامل ، ایمنی ساختاری نسبت به این سموم بدست آورده اند.این لاروها هم طی تکامل یابی با زردک وحشی ، رفتاری راکسب کرده اندکه براساس آن ،درسایه باقی می مانند و از نوراجتناب می کنند، بدین ترتیب فورانوکومارینهای سمی که ازنور دور مانده اند فعال نمی شوندوخواص سمی برای این حشره ولاروهای آن ندارند.
بسیاری دیگر ازگیاهان نیز مواد شیمیایی مختلفی را می سازندکه در واقع مکانیسمهای دفاعی آنان درمقابل حشرات و انواع گیاهخواران و سازگاری تکاملی آنها می باشد.تانن ها، ترکیبات فنلی وانواع آلکالوئیدها ازجمله این موادشیمیایی دفاعی بسیار سمی هستند.درمقابل، بسیاری ازجانوران ازجمله حشرات ، منحصراً به تغذیه از گیاهان با مواد شیمیایی دفاعی خاصی سازگار شده اند. دراین موارد که گیاهان طی تکامل خود ، توانایی تولید ترکیبات شیمیایی خاصی را برای رهایی از حشرات(یاسایرجانوران) بدست آورده اند و بعد گروهی ازحشرات توانسته اند با این مواد سازگاری یابند و نسبت به آنها مصونیت پیداکنند، تکامل همراه را می بینیم.
نمونه جالب دیگری ازتکامل همراه بین حشره و گیاه را درنوعی آکاسیای شاخ گاوی از آمریکای مرکزی و گونه ای مورچه از جنس Pseudomyrmex می بینیم .جنس آکاسیا ،خارهای بزرگی دارد که احتمالاً نقش حفاظتی را در مقابل جانوران گیاهخوار دارد، ولی خارهای این نوع آکاسیا مشخصاً توخالی اند. همچنین این آکاسیا فاقد مواد گلیکوزیدی سیانوژنیک می باشد که در سایر آکاسیاهای خویشاوندش وجود دارد، یعنی یک سیستم دفاعی درمقابل حشرات را که سایر آکاسیاها دارای آن هستند از دست داده است.در مقابل، فقدان این ترکیبات شیمیایی سمی و همچنین وجود خارهای بزرگ توخالی ، پناهگاه امنی را برای مورچه های Pseudomyrmex فراهم کرده است. مورچه ها درون این خارها لانه می گزینندو از اجسام غذایی پروتئین داری که توسط گیاه درنوک برگچه هایش تهیه می شود تغذیه می کنند. این مورچه ها ظاهری بسیار کریه و ترسناک دارند و حشرات و حتی پستانداران و سایر جانوران را می ترسانند و آنها را از نزدیک شدن به گیاه منصرف می کنند.این مورچه ها همچنین قادرند که تمام لاروها را از برگ های گیاه برانند و حتی پیچکها و گیاهان را نیز از اطراف پایه درخت دور می کنند و در اطراف پایه آن ، محدوده ای عاری ازگیاه به وجود میآورند و آن رادرمقابل حمله انواع گیاهان مضر و جانوران آسیب رسان ، حفظ می کنند.آکاسیاهای شاخ گاوی که توسط جمعیت های این نوع مورچه ها اشغال می شوند به شدت توسط جانوران گیاهخوار و گیاهان مزاحم، به خصوص پیچکها صدمه می بینند. بدین ترتیب می بینیم که این دو گونه موجود زنده چه ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با هم دارند و با عکس العمل های متقابل نسبت به یکدیگر ، به شکل همراه تکامل پیدا کرده اند.هیچ یک ازدیگر گونه های آکاسیا، به علت وجود گلیکوزیدهای سیانوژنیک فراوان دربرگ هایشان و عدم دارا بودن خارهای توخالی ، رابطه خاصی با این نوع مورچه،یا انواع دیگر مورچه ها ندارند.
تکامل همراه موریانه ها و آغازیانی که در دستگاه گوارش موریانه هازندگی می کنند، امکان هضم چوب رابرای آنها فراهم می کند، و همچنین موارد بسیار زیادی در عالم گیاهان و جانوران مشاهده می گردد. مشاهده چنین روابط نزدیک و دقیق و تنگاتنگی بین انواع گونه ها، بار دیگر لزوم حفظ تنوع زیستی را به ما گوشزد می کند، چرا که حذف یک گونه، هرچند غیرقابل توجه،باعث بهم ریختن کلیه ارتباطاتی می گردد که سالیان دراز طول کشیده است تا برقرار شوند.