حشرات گروهی از جانوران اند که رنگهای گوناگونی را به نمایش گذاشته اند ،این مسئله به خصوص در مورد پروانه ها ،شب پره ها و سوسک ها واقعیت دارد .حتی در درون یک گونه ممکن است الگوهای رنگی در فصول مختلف بسیار متغیر باشد،حتی ممکن است رنگ جنس نر و جنس ماده با هم متفاوت باشد.برخی از الگوهای رنگی وپیکربندی در حشرات برای گول زدن صیادان سازش یافته اند مانند الگوهایی که به منظورتقلید(شباهت به گونه سمی توسط یک گونه غیر سمی)رنگ امیزی هشداردهنده واستتار(هم رنگ شدن یا شکل برای عدم جلب توجه)انجام می شوند.
حشرات علاوه بر رنگ روش های دیگری نیز برای محافظت ازخویش دارند.اسکلت خارجی در بسیاری موارد یک محافظ خوب محسوب می شود.بعضی از حشرات ،مانند ساس های بد بو رایحه و طعم بسیار بد ودافع ایجاد می کنند بعضی دیگر با راهبردهای تهاجمی موثر از خود دفاع می کنند در حالی سایر حشرات هنگام احساس خطر در دویدن به سوی پناهگاه سریع عمل می کنند.
بسیاری از حشرات در میدان نبرد ،از مواد شیمیایی متنوعی استفاده میکنند .بعضی از آنها برای عقب راندن مهاجم از مزیت طعم و بوی بد یا خواص سمی خود سود می برند .بعضی حشرات مواد سمی ترشح می کنند که به صورت مکانیکی جلو تهاجم صیاد را می گیرد.
کرمینه بعضی پروانه های مونارک،همانند برخی از گونه های گیاه استبرق یا گیاه برگه شیر گلیکوزیدهای قلبی تولید می کنند،این مواد طعم ناخوشایندی به لارو وپروانه بالغ می دهندکه موجب ایجاد تهوع در پرندگان صیاد می شود .از طرف دیگر سوسک های آتشین (بمب انداز)افشانه سوزانندهای ایجاد میکنندکه درمقابله بامورچه های مهاجم یا سایر دشمنان کارایی بسیاری دارد.
راهکارهای دفاعی جاندارانی که شکار بالقوه محسوب می شوند،به نوعی مهارت هنری تبدیل شده است.بسیاری از جانوران لذیذ از طریق انطباق رنگ زمینه محیط یا مشابهت با برخی اشیای غیر خوراکی محیط اطراف(مانند چوب)از دید صیاد پنهان می شوند.این نوع راهکار دفاعی ،استتار نامیده می شود.
جانوران سمی یا ناخوشایند،برخلاف راهکار دفاعی استتاری،راهبرد به نمایش گذاشتن خود رابا رنگهای روشن و مشهودرابرگزیده اند.
زمانی که یک جاندار ناخوشاینددارای رنگهای هشدار دهنده باشد،مزایای فریبکاری برای یک شکار خوش طعم افزایش می یابد،جانداران غیر سمی می توانندباتقلید از جانداران غیر سمی،صیادان بالقوه را بفریبنداین پدیده تقلید باتزی نامیده میشود.
مارهای مرجانی وپروانه های مونارک هر دو سمی ودارای رنگهای روشن اند.مارهای مرجانی دارای نیش کشنده اند وپروانه های مونارک به این علت که کرمینه ی آنهااز نوعی گیاه شیرابه دار تغذیه و سم ان راذخیره می کند،مسموم کننده است.هر دو گونه توسط گونه های مقلد (سلطان مار آریزونایک گونه غیر سمی است که از طرح رنگ آمیزی مار مرجانی تقلید می کند)مورد تقلید قرار گرفته اند.گونه هایی که سمی نیستنداما الگوی طرح ورنگ شبیه گونه سمی دارند،مقلد نامیده می شوند.
در نوع دیگری از تقلید که تقلید مولری نامیده می شود،دو یا چند گونه سمی به یکدیگر شباهت دارند.یک جانور سمی از مشابهت با طرح و نقش جانور سمی دیگر چه سودی می برد؟پاسخ این است که یک جانورشکارچی فقط کافی است که سمی بودن یک گونه راتجربه کند تا از همه گونه های مشابه دوری کند.
در بعضی از پروانه ها یک سیستم دفاعی خاص برای مقابله با صیادان شکل گرفته است به این صورت که بد مزه شده اند در نتیجه صیادان از آن ها دوری می کنند.
به همین دلیل این حشرات سعی می کنند به شکارچیان بفهمانند که بدمزه و غیر خوراکی هستند. برای این کار این حشرات دارای رنگ های اخطار دهنده بوده و برای نمایاندن این رنگ ها به سایرین دارای پرواز کند می باشند. دارا بودن پرواز آهسته ، به جانوران شکارچی این امکان را می دهد تا این پروانه ها را به راحتی صید نمایند اما هنگامی که رابطه بین پرواز آهسته ، رنگ آمیزی اخطار دهنده و بد مزه بودن را درک کنند دیگر چنین خطایی را مرتکب نخواهند شد.
در مباحث تکاملی رنگ های درخشان و الگوی پرواز یک Honest signal محسوب می شود که جانور برای آن باید هزینه کند و از طرفی دارای منفعت نیز می باشد. هزینه ای که پروانه باید بپردازد آسان بودن صیدشدن به واسطه پرواز آهسته است و منفعتی که نصیبش می شود آموختن حقیقتی به صیاد است که باعث می شود برای همیشه از وی دوری کند.
به نظر می رسد که در این میان راه فراری برای دیگران وجود داشته باشد.
اگر یک پروانه ی خوش مزه از رنگ های پروانه بد مزه تقلید کند بدون هزینه کردن ، سود خواهد برد، چراکه زحمت آموختن به صیاد را قبلا حشره بدمزه متحمل شده است.
به این نوع خاص از تقلید
Batesian Mimicry
و به چنین حشراتی Batesian Mimics گفته می شود . اما به دلایلی چنین حشرات خوش مزه ای که دارای رنگ های اخطار دهنده باشند، فراوان نیستند. احتمالا الگوی پرواز فقدان این نوع از تقلید را توجیه می کند. ممکن است الگوی پرواز آهسته که توسط حشره مدل و حشره مقلد مورد استفاده قرار می گیرد نیاز به مصرف مقدار زیادی انرژی داشته باشد این نکته ممکن است یکی از عواملی باشدکه باعث می شود تا سایر حشرات به یک مقلد Batesian تبدیل نشوند.ممکن است پرواز سریع و ناگهانی که در سایر پروانه ها دیده می شود آسان تر و کم هزینه تر از تقلید باشد.
Srygley(۲۰۰۴).
با بررسی چند گونه از پروانه های سمی
Orange tiger striped ،
مقلدهای Batesian آن ها و چند گونه از پروانه های خویشاوند غیر سمی و غیر مقلد آن ها را که دارای پرواز سریع بودند ، علّت نادر بودن پدیده تقلید Batesian را توجیه نماید. وی الگوهای پروازی این حشرات را مورد بررسی کرد و دریافت که پروانه های مدل و مقلد نه تنها از نظر سرعت بال زدن مشابهت دارند بلکه پروانه های مقلد نسبت به پروانه های غیر مقلد پرواز آهسته تری دارند. وی میزان انرژی مصرفی هر کدام از پروانه ها را در سرعت معمولی ۱ متر در ثانیه محاسبه نمود و این حقیقت آشکار شد که حشرات مدل و مقلد نسبت به پروانه های غیر مقلد انرژی بیش تری مصرف می کنند. وی به یک نکته جالب توجه دیگر نیز دست یافت: پروانه های مقلد حتی از پروانه های مدل نیز انرژی بیش تری مصرف می کنند. بنابراین برای مقلد شدن پروانه باید هزینه زیادی متحمل شود. براساس فرضیه Srygley مقلدهای Batesian در هنگامی که احساس خطر نمی کنند همانند پروانه های سمی پرواز می کنند ولی هنگامی که با تهدیدی مواجه می شوند همانندپروانه های خوش مزه با سرعت پرواز می کنند. بنابر این عملا تقلید آن ها از مدل دارای بازده کم می باشد و منفعت ناچیزی از این جهت نصیب آن ها می شود. احتمالا به همین دلیل تعداد مقلد های Batesian در طبیعت کم می باشد.
با تشکر از خانم الیاسی